Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
به نام اهورا مزدا
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هرگز نخواب کوروش و آدرس kooroshpedia.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
با تشکر
چو بخت عرب بر عجم تيره گشت همه روز ايرانيان تيره گشت
جهان را دگرگونه شد رسم و راه تو گويي نتابد دگر مهرو ماه
ز مي نشنه و نعمه از چنگ رفت ز گل عطر و معني ز فرهنگ رفت
ادب خوار گشت و هنر شد وبال به بستند انديشه را پر و بال
جهان پر شد از خوي اهريمني زبان مهر ورزيده و دل دشمني
كنون بي غمان را چه حاجت بمي كران را چه سودي ز آواي ني
كه در بزم اين هرزه گردان خام گناه است در گردش آريم جام
بجايي كه خشكيده باشد گياه هدر دادن آب باشد گناه
چو با تخت منبر برابر شود همه نام ابوبكر و عمر شود
ز شير شتر خوردن و سوسمار عرب را بجايي رسيده ست كار
كه تاج كياني كند آرزو تفو بر تو اي چرخ گردون تفو
دريغ است ايران كه ويران شود كنام پلنگان و شيران شود
دومین هفته ماه می سال 570 ميلادي یک سپاه ارتش امپراتوری ایران به فرماندهی ژنرال «وهرز ديلمي» از خلیج فارس و با کشتی به یمن رسید. افراد اين نيرو و عموما کرمانی و سیستانی به درخواست سران قبايل يمن، به تصمیم شاه وقت دولت ساساني ايران ـ «خسرو انوشيروان به يمن فرستاده شده بودند تا ارتش اشغالگر حبشه (اتیوپی) را از آنجا برانند.
سپهبد «وهرز» پس از پياده شدن در يمن متوجه شد كه شمار نيروي اشغالگر حبشي (به فرماندهی ابرهه) بيش از سه برابر رزمندگان اوست. وي پس از كسب اطلاع از شمار نيروي حبشي ها خطاب به سربازان خود گفت: ما به اينجا آمده ايم تا متجاوز را بشكنيم و برانيم. ما براي شكست خوردن، به اسارت درآمدن، شكنجه و تحقير شدن و به صورت برده در بازار به فروش رفتن نيامده ايم. براي يك سرباز، مردن در ميدان نبرد به مراتب بهتر از اسارت و تحقير و عمري بردگي است. نياكان ما اين را مي دانستند كه تسليم شدن سرباز ايراني را منع اكيد كرده اند. براي احترام به اين قانون مقدس نياكان، من دستور مي دهم كه همين امروز كشتي هايي را كه با آنها آمده ايم آتش بزنند تا در برابرمان تنها دو راه داشته باشيم: پيروزي و يا مرگ. ما از حمايت مردم يمن برخوردار هستيم كه امتيازي است بزرگ. ما با تاكتيك تازه اي وارد جنگ مي شويم كه آن را طرح كرده ام و اين تاكتيك با آن چه كه شما تجربه كرده ايد تفاوت دارد. از فيلهاي جنگي نظاميان حبشي نهراسيد؛ فيل از شتر مي ترسد و ما با دوانيدن گله شتر به سوي فيلها، آنها را فراري مي دهيم و سپس پياده حبشه را ازجاي بر مي كنيم و به دريا مي ريزيم.
اسپهبد «وهرز ديلمي» پس از ايراد اين نطق براي افرادش [که در تاريخ آورده شده است]، دستور داد كه كشتي هاي نيروبر را آتش بزنند و غرق كنند تا سربازان خيال عقب نشيني و بازگشت را به ذهن خود نياورند. مورخان نظامي همين ابتکار وهرز را عامل پيروزي نوشته و افزوده اند که بايد درسي براي هر فرمانده در حالت جنگ (در منطقه جنگ) باشد.
در جنگ يمن نيروهاي اعزامي ايران پيروز شدند ، سپاه ابرهه با كشته شدن پسر او ـ مسروق ـ فراري شد و يمن تا زمان گسترش اسلام در جزيرة العرب تحت الحمايه ايران بود.
اين كاريكاتور که اندکي پس از انقلاب انتشار يافت ـ در روزهايي که گروههاي مختلف، هرکدام مدعي مالکيت انقلاب بودند ـ نشان مي دهد که آرامگاه كوروش پدر و بنيادگذار ايران هم بايد پا درآورد (و بمانند شاه و برخي ديگر) از كشوري كه خود ساخته و مناطق نفتدار امروز را با جنگ و جانفشاني به آن ضميمه كرده است بگريزد و به وطن ديگران پناهنده شود!. اين کاريکاتور دو ماه و هشت روز پس از انقلاب، در صفحه پنجم شماره سي ام فروردين سال 1358 (شماره رديف 15834) روزنامه اطلاعات چاپ شده بود كه يك عمل ضد ميهني آشگار بنظر مي رسيد. روز بعد، تحريريه روزنامه انتظار داشت كه تلفن باران شود و همه اعتراض كنند، ولي حتي يك نفر جرات اعتراض كردن كه هيچ، تذكر دادن هم به خود نداد كه اين چنين به وطن (مادر مشترك) بي حرمتي شده بود. در آن روزها عادت براين بود كه اگر مطلبي مخالف يك گروه نوشته مي شد، دسته هايي به راه مي افتادند و در اطراف ساختمان روزنامه ها شعار مي دادند: ... اعدام بايد گردد و مرتكب اگر فرار نمي كرد و پنهان نمي شد، همان شب و يا روز بعد دستگير مي شد. در روز انتشار اين كاريكاتور براي هرچيز شعار داده شد، جز اعتراض به انتشار اين كاريكاتور (ضد ميهني) كه به قول «هگل» آلماني، در زير هر وجب از خاك ايران، مردي در خون خود خفته است تا موجوديت اين سرزمين پاسداري شود.
طبق آمار منتشره، 27 سال بعد در نوروز 1385 بيش يك ميليون ايراني از همين گور كوروش كه در كاريكاتور (در حال فرار از وطن است) ديدن كردند و برغرورشان كه ايراني هستند افزوده شد. بايد ديد اين ايرانيان در سي ام و سي و يكم فرورديه 1358 كجا بودند؟، يك معما است كه بايد بررسي و كشف شود.
اين صفحه از روزنامه اطلاعات در «تاريخ» باقي خواهد ماند تا حرف هاي خود را بزند. در آن زمان تيراژ روزنامه اطلاعات 850 هزار نسخه در روز و بيش از ده برابر سال 1385 (27 سال بعد) آن بود و در نتيجه همه جا باقي مانده است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد